برندهها
– طرز تفكرشان به گونهاي است كه حساسيتشان را نسبت به عدم موافقت دیگران و طرد شدن كمتر ميكند
– شيوه انديشيدن آنان به عمل مؤثر منجر ميشود
– افكارشان بيشتر بر كار كنونيشان متمركز است و از سپردن ذهنشان به وقايع ناخوشايند گذشته پرهيز ميكنند
– اگر نتوانند از يك موقعيت منفي بيرون بيايند، زياد نگران نميشوند، راهي براي خروج مييابند يا اينكه شرايط را موقتاً ميپذيرند
– به عقيده آنها از شكست ميتوان چيزهاي بسياري ياد گرفت، بنابراين به خاطر شكست احساس بيارزش بودن نميكنند و بيهوده دچار رنج و اندوه نميشوند
– تفكرشان را در چارچوبهاي سخت و محكم محدود نميكنند و افراد را همانطور كه هستند ميپذيرند
– قبل از اينكه نتيجهگيري كنند، فكر ميكنند و می توانند عملكرد خود و اطرافيانشان را واقعبينانه نگاه كنند؛ خوشبين و درعين حال واقعبين هستند
– بدون ترس به استقبال چالشها ميروند و وقتي با مشكلات روبرو ميشوند، راهي مييابند تا به وجه مثبت زندگي نگاه كنند
– وقت خود را با افكار بيثمر هدر نميدهند بلكه فكرشان سازنده است و ميدانند كه انديشه و شيوه تفكرشان عامل مهمي در تعيين ميزان و سطح موفقيتشان است
بازندهها
– از قرار گرفتن در موقعيتهاي مشكل يا روبرو شدن با كارهاي سخت پرهيز ميكنند به اين اميد كه اگر صبر كنند خودش حل ميشود
– وظايف و كارهاي روزمره يا فعاليتهاي ذهني را به تعويق مياندازند
– در يك شغل ميمانند حتي با وجودي كه ديگر در آن كار رشد نميكنند
– از تغيير و ريسك كردن ميترسند
– مدام مريض ميشوند يا در مواجهه با وظيفهاي مشكل يا ناخوشايند دچار حوادث جزئي ميشوند
– كار را تا حدي عقب مياندازند يا به قدري بد انجام ميدهند كه بالاخره يك نفر ديگر مسئول آن شود
– از برخورد با ديگران پرهيز ميكنند حتي اگر حق قانونيشان ايجاب كند
– براي فقدان شادي و موفقيت در زندگي، عوامل بيروني را سرزنش ميكنند
– براي از زير كار در رفتن به عيبجويي و بهانهگيري متوسل ميشوند
– مرتب براي انجام كارهاي مختلف برنامهريزيهاي عريض و طويل ميكنند اما كمتر آنها را به اجرا در ميآورند
ترجمه: مريم مداح
اينترنت