قلههاي موفقيت را بشناسيد و با يك كوهپیمايي يا صخرهنوردي توانفرسا براي فتح آنها حركت كنيد! احتمالاً شما هم اين جمله يا جملات مشابه را زياد شنيدهايد. عباراتي كه به ما پيام ميدهند موفقيت در جايي دور و غيرقابل دسترس است و بايد با تلاش بسيار به آن دست يافت، اما موفقيت نزديك است و همه ما همين حالا يك موفق بيچون و چرا هستيم!
باور كنيد اين يك شعار نيست. حقيقت اين است كه قدرتي در ما هست كه با هيچ ابزاري قابل اندازهگيري نيست. قدرتي اعجابآور، كه از آن «خود» شماست. يعني از آن «خود حقيقي یا نهاني» شما!
حتماً ميپرسيد «خود حقيقي يا نهاني» چيست و قدرت خود را از كجا آورده است؟
خود حقيقي يا نهايي، آنطور كه نظريهپردازها و حتي معناگرايان گفتهاند، همان طبيعت راستين و شگفتانگيز ماست؛ يعني همان جوهر و حقيقت انسان. بخشي از ماست كه كامل و در عين حال دست نخورده است. جزء لاينفك و غيرقابل تغييري است كه ارتباطمان هيچوقت با آن قطع نميشود يا راهي هم براي تغيير دادن آن در اختيارمان نيست.
خود نهاني، خلاق است و نامتناهي، حد و مرز ندارد و عمرش جاودانه است. وقتي با اين خود نهاني در ارتباط قرار ميگيريم، نشاط و موفقيت را تجربه ميكنيم يعني احساسي از شادي و هماهنگي.
اما در مقابل، «خودِ» ديگري هم داريم. اين «خود»، برعكس خود حقيقي ما، شرطي شده است و همان چيزي است كه به آن نفس، غرور و منيت هم ميگويند. بخشي از وجود ماست كه با آن آشناييم و همين آشنايي و اطلاعي كه از اين بخش از خود داريم، در تمام مدت زندگي، روي ما تأثير ميگذارد و توانمنديهايمان را محدود ميكند، انگار هر چقدر ما خود را محدود بدانيم، او هم براي خود بيشتر حد و مرز ميگذارد.
خود شرطي شده يا كاذب، دنيا را نبرد و جنگ و رقابت ميداند و ميخواهد سهم خود را از اين عرصه نبرد، به غنيمت ببرد. هميشه در تلاش و تقلاست، اما هرگز به آن چه كه ميخواهد نميرسد. پيوسته در حال انتقاد كردن از ما و ديگران و قضاوت است. آخر سر هم هميشه به اين نتيجه ميرسد كه ما به قدر كافي خوب نيستيم!
اما ما به قدر كافي خوبيم، همه ما هر آن چه را كه لازم است داشته باشيم داريم، چون هر كدام از ما منحصر به فرد و مانند معجزة خلقتيم. خلاق و دوست داشتني و درخشان و موفقيم. حتي اگر ندانيم.
اگر ميتوانستيم ميكروفوني به دست بگيريم و با اين دو «خود» در درون خود مصاحبه كنيم، نظر آن دو دربارة موفقيت و موفق شدن، برايمان جالب ميشد.
– سلام خود نهاني، به نظر تو دنيا چگونه است؟ زندگي و موفقيت چگونهاند؟
و خود نهاني جواب ميداد: دنيا مكان دوستانهاي است. ما ذاتاً شاد و خوشبختيم و مستقل از شرايط بيروني، شكستها و موفقيتهاي زندگي هستيم. ما از کارمان بزرگتريم و هدف ما رسيدن به خود شكوفايي و تبديل شدن به چيزي است كه واقعاً هستيم. موفقيت هم يعني اين كه ارزشها و استعدادهاي منحصر به فرد خود را به نمايش بگذاريم.
– خود كاذب يا شرطي شده، نظر شما در باره زندگي، دنيا و موفقيت چيست؟
و خود كاذب پاسخ میداد: به نظر من سخت و غيردوستانه است. موفقيت هم منشأ بيروني دارد. شما به اندازه كافي خوب نيستيد و هميشه بهتر از شما وجود خواهد داشت. بايد رقابت كنيد، ارزش شما بستگي به نتيجه رقابت و موفقيت شما دارد. شما هميشه مجبوريد تغيير كنيد و براي رسيدن به موفقيت بجنگيد. حواستان باشد كه در هر گوشه، شكست، ضايعه و كميابي كمين كرده است و خطر سقوط هميشه وجود دارد….
اما براي نزديكتر شدن به خود نهانيمان و تبديل شدن به چيزي كه واقعاً هستيم بايد چكار كنيم؟ من به جاي پاسخ دادن به اين سؤال به شما ميگويم چكار نكنيد يعني چه كارهايي را انجام ندهيد!
– اداي ديگران را در نياوريد و به تقليد كوركورانه از ديگران نپردازيد.
– دنبالهرو مُد و استانداردهاي ديگران نشويد.
– وقتي با يك كار يا مقوله جديد رو به رو ميشويد، مثل يك ماشين مكانيكي يا روبات به انجام آن مشغول نشويد.
– به خاطر فشار ديگران، تن به انجام كارها ندهيد.
– بدون علاقه و تمايل و اشتياق دروني، كاري انجام ندهيد.
– وقتي از انجام كاري رضايت نداريد يا احساس ناراحتي ميكنيد، تأمل و دقت بيشتري به خرج دهيد.
و بالاخره، موفقيت را چيزي بعيد و دور از دسترس تلقي نكنيد، موفقيت، حالت عادي و هميشگي خود نهاني شماست. موفقيت سخت نيست. بسيار ساده است. كافي است خودتان باشيد!
گردآوري و تأليف: ركسانا خوشابي