شاید تعجب آور باشد، اما یکی از مشکلاتی که اکثر افراد با آن مواجهاند این است که نمیدانند دقیقاً چه درد یا ناراحتی یا مشکلی دارند! یعنی اغلب، میدانند که از نوعی ناراحتی جسمی یا روانی در رنجاند اما چندان به دنبال این نیستند که دقیقاً بفهمند مشکل آنها چیست. آنها حاضرند در نوعی ابهام و تردید باقی بمانند اما مشخص کردن، به درجه وضوح رساندن و به قول معروف ته توی چیزی را درآوردن، در مرامشان نیست. شاید ترجیح میدهند صورت مسئله را پاک یا عوض کنند یا گمان میکنند ندانستن و در ابهام ماندن شفا میآورد، شاید هم خود را مسئول کشف و دریافت مسائل خود نمیدانند و نسبت به خود احساس مسئولیت نمیکنند … به هر حال نتیجه اين خواهد شد که خود را حتّی در سطحیترین بعد وجودشان نشناسند یا با اطلاعات غلطی که از خود دارند، تصویری کدر از خویشتن را به یدک بکشند. در این جا ما دو مانع از موانع موفقیت را انتخاب کردهایم و برخلاف موارد دیگر قصد نداریم راه درمان یا اصلاح آنها را بازگو کنیم، بلکه تنها میخواهیم راه تفکیک آن دو را از هم نشان دهیم، چون اکثر افراد، این دومانع را باهم اشتباه میگیرند یا یکی تلقی میکنند.
تفکیک این دو از هم و در نهایت تشخیص صحیح (که نیمی از درمان است) … به ما کمک میکند خود را آن گونه که هستیم ببینیم و بشناسیم. بدیهی است برای درمان و اصلاح هر یک از این موارد میتوان از متخصصان و صاحب نظران مربوطه کمک گرفت.
لازم به ذكر است درمان اضطراب گاه با روشهاي رفتار درماني و تنآرامسازي و گاه با مصرف موقت دارو (يا درمان توأم) امكانپذير است و ترسهاي بيمارگونه نيز عمدتاً با روشهايي ساده به نام حساسيتزدايي منظم يا ساير روشهاي رفتاري بهبود مييابد
ترس یا اضطراب؟!
آیا تاکنون ترس یا اضطراب را تجربه کردهاید؟ آیا میدانید ترس و اضطراب چه تفاوتها و شباهتهایی دارند؟ آبا به نظر شما ترس، همان اضطراب است؟
باید بگوییم خیر. ترس و اضطراب یکی نیستند. ترس، ما را از حرکت رو به جلو، از ریسک کردن، از تغییر شرایط موجود و رسیدن به شرایط برتر و ایدهآلتر، و کلاً از انجام کارهایی که کمی جدیدند یا به آنها عادت نداریم باز میدارد. اما اضطراب، با تشویش و نگرانی کاذبی که ايجاد میکند، حتی فعالیتهای عادی زندگیمان را تحت تأثیر قرار میدهد. در روز، دهها بار ما را میلرزاند و خلاصه اجازه نمیدهد همین فعالیتهای روزمره و عادیمان را با آرامش و با خیالی راحت انجام بدهیم. اضطراب، با هر زنگ درب منزل یا تلفن ما را از جا میپراند و گویی همیشه دارد به ما پیام میدهد که به زودی اتفاق بدی رخ خواهد داد! ترس، اغلب ناشی از احساس ناامنی، واکنشی حقیقی است در برابر اتفاق و محرک آزاردهنده یا وحشتآوری که باعث میشود فرد به جایگاه امنی بگریزد و سعی کند خود را از صحنه ترسآور یا موضوع وحشتناک مشخصی دور کند. مثل زمانی که گرگ یا یک حیوان درنده به ما حمله میکند و ناچاریم فرار کنیم. اما اضطراب، دلهرهای مداوم و مزمن است آن هم بدون دلیل مشخص و بیشتر «مبهم» است تا واضح. یعنی براساس «خطری مبهم» شکل میگیرد. مثل زمانی که بیهیچ دلیلی حس میکنیم اتفاق وحشتناکی ممکن است برای یکی از عزیزانمان رخ بدهد.
آیا ترس و اضطراب، شباهتی با هم دارند؟
بله. چه زمانی که میترسیم و چه زمانی که مضطرب میشویم، بدن و عواطف ما دستخوش تغییراتی میشود كه اين تغییرات چهار وجه دارند:
اولین وجه شناخت موضوعی است. بدین معنی که نوعی انتظار قریبالوقوع برای خطر و آسیب در ما ایجاد میشود. وجه دوم مربوط به جسم ماست که به تغییرات ظاهری ما میانجامد (تغییر حالت چهره و تنفس و فیزیک بدنی و … ). وجه سوم یا وجه هیجانی، شامل همان احساس دلهره و وحشت است که در نهایت به وجه چهارم و رفتاری منجر میشود که عبارت است جنگ یا فرار. یعنی درگیر شدن و جنگیدن با آن خطر، یا فرار از آن.
این چهار وجه، هم در هنگام ترس و هم در زمان اضطراب نمایان میشوند و همان طور که اشاره کردیم، تنها تفاوت مهم، این است که مؤلفة شناختی ترس، انتظار خطری واضح و شناخته شده است در حالی که مؤلفه شناختی اضطراب، انتظار خطری است مبهم و نامشخص.
تفاوت ترس و اضطراب
سایر تفاوتهایی که بین اضطراب و ترس شناخته شده عبارتند از این که ترس در زمان حال رخ میدهد، ولی اضطراب، بیشتر متوجه گذشته یا آینده است. در هنگام ترس، اغلب واکنش مشخصی وجود دارد، بدین معنی که فرد در هنگام ترس، از حمله، یا عقبنشینی استفاده میکند در حالی که در اضطراب، فرد نمیداند که چه باید بکند و تنها ناچار است اضطراب را تحمل کند. عوامل تشکیلدهنده ترس، معلوم و آشکارند، در حالی که عوامل شکلدهنده اضطراب، مبهم و مجهولند. ترس، ناامنی بیرونی است ولی اضطراب نوعی ناامنی درونی است.
از طرفی میزان و اندازه ترس، بسته به وضعیت محیط و عامل محرک است، در حالی که میزان اضطراب خود به خود و به طرزی مبهم، کم یا زیاد میگردد و بالاخره در ترس، فرد میداند او را چه میشود، مثلاً میداند از حیوان درندهای که روبهروی اوست وحشت کرده، اما در اضطراب، نمیداند مشکل چیست و فقط حالات خود مانند لرزش، سردرد، طپش قلب و … را متوجه میشود.
اینک با نشانهها و مؤلفههایی که ارائه شد، ترس یا اضطراب خود را بررسی کنید و بالاخره تشخیص دهید که میترسید یا مضطربید.
تألیف: (ركسانا خوشابي)