معجزه ارتباط

0
379

رفتار بدون خشونت

«خطرناك‌ترين و سخت‌ترين دشمني كه تا به حال با آن روبرو شده‌ام، آن چه واقعاً مرا اذيت كرد و باعث شد سي‌سال از عمرم را پشته ميله ها بگذرانم، ترس و خشم خودم بود. حال‌كه اين كلمات را مي‌نويسم، پيرمردي با موهاي جوگندمي هستم و از خدا مي‌خواهم قبل از آنكه رنجي را كه من كشيده‌ام متحمل شويد، ارتباط بدون خشونت را بياموزيد و خشم را قبل از آنكه به خشونت تبديل شود تشخيص دهيد، درک کنید و آن را کنترل نمایید»

نوشته یک زندانی به اعضای خانواده‌اش

***

یکی از مشکلات جهان امروز، خشونت است. خشونت، تلخی و کوبندگی مخرب خود را در بیشتر عرصه‌ها نشان می‌دهد. ارتباط‌ها دوستانه و از روي محبت نیست و رنگ وبویی از پرخاش و زور در بسیاری از آنها به چشم می‌خورد. اکثراً معتقدند باید حق و حقوق خود را با زور‌ و کشیدن شمشیرهاي روانی بر روی یکدیگر بگیرند. قدرت لبخند، خنده و  محبت فراموش شده و خیلی‌ها ترجیح می‌دهند با تخریب و تضعیف دیگران، به اهداف خود برسند، همدیگر را سرکوب کنند یا سر جایشان بنشانند، پای قانون(اگر قانوني در كار باشد!) را وسط بکشند یا به قول یکی از دوستان، عدالت را با خشونت در مغز هم بكوبند!!!

من در این مقاله می‌خواهم به معرفی روش ساده‌ای بپردازم که به آن ارتباط بدون خشونت یا NVC (1) گفته می‌شود. مبنای این روش(که مبدع آن مهاتما گاندی بود)، به دست آوردن نوعي از مهارت کلامی و ارتباطی است تا بتوانيم حتي در فشار و سختي، انسان بودن خود را حفظ و تقويت كنيم. با كمك اين روش رفتار و شرایطی را که بر ما تأثیر مثبت یا منفی گذاشته تشخیص مي‌دهیم و به جای نشان‌دادن عکس‌العمل‌های غیرارادی و رفتارهایی که برایمان عادت شده‌اند، کلمه‌ها و جملاتمان را آگاهانه، بر اساس مسئولیت و شناخت نسبت به آنچه درک می‌کنیم، حس می‌کنیم و نیاز داریم، انتخاب مي‌کنیم و در حالیکه هم‌زمان به دیگران توجه محترمانه و محبت‌آمیز نشان می‌دهیم، نظر خود را هم صادقانه و واضح، بیان مي‌کنیم.

قبل از توضیح ارتباط بدون خشونت به مراحل و مثال‌های آن، خاطره‌ای از نوه‌ مهاتما گاندی، یعنی آرون گاندی که مؤسس و رئیس مؤسسه بدون خشونت گاندی است را برایتان نقل می‌کنم:

اولین گام برای خلق دنیایی پرمحبت!

بزرگ شدن به عنوان شخصی رنگین پوست در آفریقای جنوبی نژادپرست دهه 1940، چیزی نبود که کسی از آن لذت ببرد. مخصوصاً وقتی هر لحظه از شبانه‌روز، با خشونت رنگ پوستت را یادآوری ‌کنند يا در ده سالگی به همين دليل کتک‌ات بزنند. این تجربه من آن‌قدر تحقیرآمیز بود که می‌توانست هرکس، از جمله خود مرا به سمت خشونتي انتقام جویانه سوق بدهد.

از آن‌جا که به‌واسطه چنين تجربه‌های، بسیار خشمگین بودم، والدینم تصمیم گرفتند مرا به هند ببرند و برای مدتی نزد پدر بزرگ مهاتما گاندی افسانه‌‌اي‌ام بگذراند، تا از او بیاموزم که چگونه با خشم، ناامیدی، تبعیض و تحقیر ناشی از تعصب رنگ‌ پوست کنار بیایم. در آن هجده ماه بیش حد انتظارم آموختم.

یکی از بسیار چیزهایی که از پدربزرگم آموختم، درک عمق و گستره رفتار بدون خشونت بود و تصدیق اینکه ما همه به نسبتي خشن هستیم و باید تغبیر کیفی در نگرش خشن خود ایجاد کنیم. معمولاً ما خشونت‌مان را تصدیق نمی‌کنیم چون در مورد آن ناآگاه هستیم يعني فكر مي‌كنيم خشن نیستیم زیرا تصور ما از خشونت فقط دعوا کردن، کشتن، کتک زدن و جنگیدن است؛ کارهایی که افراد عادی انجام نمی‌دهند.

برای این‌که این آموزه را کاملاً بفهمم، پدربزرگم مرا وادار کرد که شجره‌نامه خشونت را ترسیم کنم. آن‌ هم با همان اصولی که در ترسیم شجره‌نامه‌های خانوادگی از آن استفاده می‌شود.  استدلال او این بود که اگر وجود خشونت را در خودم بفهمم و بپذیرم، ارزیابی بهتری نسبت به «رفتار بدون خشونت» خواهم داشت.

هرآنچه را که من تجربه کرده بودم، اگر از نوع خشونتی بود که از قدرت جسمانی در آن استفاده شده بود، در زیرشاخه‌ «جسمانی» طبقه‌بندی می‌کردم و اگر از نوع خشونتی بود که سبب آسیب عاطفی بود در زیر شاخه «منفعل» طبقه‌بندی می‌شد.

چند ماه بعد روی یکی از دیوارهای اتاقم پر از فهرستی از رفتارهای خشن منفعلی شد که پدربزرگم آنها را موذیانه‌تر از خشونت جسمانی توصیف می‌کرد. بعد او برایم توضیح داد که خشونت منفعل در نهایت در وجود قربانی خشمی به وجود می‌آورد که به عنوان فرد یا به عنوان عضوی از جامعه، با خشونت، به محیط پاسخ می‌دهد. به کلام دیگر، این خشونتِ منفعل است که به آتش خشونت جسمانی، سوخت می‌رساند و چگونه می‌توان این آتش را خاموش کرد اگر اول سوختی که این جهنم را روشن نگه‌ می‌دارد قطع نکنیم؟

همچنان که پدربزرگ می‌گفت هیچ تغییری در جهان رخ نمي‌دهد مگر اینکه «ما تغییری شویم که آرزو داریم در دنیا ببینیم» اما متأسفانه همه ما در انتظار تغییر افراد هستیم! «بی‌خشونت زیستن» القای نگرش‌های مثبت است که جایگزین نگرش‌های منفی مسلط بر وجود ما می‌شود. «بدون خشونت» یعنی به جاي اينكه عشق، احترام، درک، قدردانی، محبت و توجه به دیگران، تحت سلطه خودمحوری، خودخواهی، حرص و تنفر، تعصب، شک و پرخاشگری قرار بگيرند، به خیر و محبت درونی‌مان اجازه ابراز وجود دهیم. من قویاً معتقدم اگر خودمان را تغییر دهیم می‌توانیم دنیا را تغییر دهیم و تغییر خودمان با تغییر زبان و روش‌های ارتباطی‌مان شروع می‌شود. این اولین قدم برای خلق دنیایی پر از محبت است.

روش NBC یا همان فرآیند «بدون خشونت»

این روش، چهار مرحله اصلی دارد که به ما کمک می‌کنند جریاني وجود بیاید تا محبت بین ما و طرف مقابل جریان پیدا کند. در هر چهار مرحله ابزار حس و کلام باید صادقانه و در عین حال همدلانه، یعنی توأم با درک طرف مقابل باشد.

مرحله اول: خوب مشاهده کن

چه چیزی را باید مشاهده کنیم؟ آنچه در یک موقعیت اتفاق می‌افتد؛ يعني مشاهده دقیق گفته‌ها، شنیده‌ها و رفتارها. نکته مهم، بیان دقیق مشاهدات بدون هرگونه قضاوت و ارزیابی است. فقط لازم است بگوييم چه چیزی را مشاهده می‌کنیم، خواه آنچه را كه مي‌بينيم دوست داشته یا دوست نداشته باشیم.

مرحله دوم: احساست را به درستی بگو

در این مرحله احساس خودمان را از آنچه مشاهده کرده‌ایم، صادقانه بیان می‌کنیم. آیا رنجیده‌ایم، ترسیده‌ایم، خوشحالیم، متعجبیم، عصبانی هستیم یا … ؟ توجه داشته باشیم که باید احساس حقیقی خود را بدون پنهان‌کاری یا توهین كردن و تحقیر طرف مقابل بیان نماییم.

مرحله سوم: بين احساس و نيازت ارتباط برقرار كن

در مرحله سوم، مشخص می‌کنیم که احساسی را که بیان کرده‌ایم به کدام یک از نیازهای ما مرتبط است. لازم است نیاز اصلی و پیش‌زمینه‌ای خود را بشناسیم و آن‌را صادقانه بازیابی و ارایه کنیم.

مرحله چهارم: تقاضایت را بگو

در این مرحله، لازم است تقاضای مشخصی را ارائه کنید یعنی رفتارهای مشخصی را تقاضا کنید که زندگی‌تان را غنی‌تر می‌سازند.

برای مثال، یک مادر این مراحل را این‌طور به پسر نوجوانش بیان می‌کند:

پسرم، وقتی من دو جفت جوراب گلوله شده زیر میز و سه‌تای دیگر کنار تلویزیون می‌بینم، خیلی عصبانی می‌شوم. این اتاق متعلق به همه خانواده است و من به نظم بیشتری نیاز دارم. و فوراً باید وارد مرحله چهارم بشود و تقاضای مشخصی را مطرح كند؛ مثلاً بگوید: “ممکن است جوراب‌هایت را در اتاق خودت یا سبد لباس‌های کثیف بیندازی”؟

بدین‌ترتیب، با  این چهار مرحله، جزئیات آنچه را که ما از دیگران می‌خواهیم، بدون اعمال زور و خشونت، یا تحقیر بيان مي‌كنيم.

استفاده از این روش در روابط خصوصی خانواده‌ها، مدارس، مؤسسات و ادارات همچنین در درمان و مشاوره، مذاکرات سیاسی، تجاری،  و در هر بحث و مناقشه‌ای، توصیه می‌شود. چطور است شما هم همين امروز اين روش را امتحان كنيد و نتايجش را بيينيد.

پي‌نوشت:

1-Non Violent Communication

گردآوری و تنظیم: ركسانا خوشابي

منبع: ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی/مارشال روزنبرگ/کامران رحیمیان