*وقتی کار بدی انجام ميدهم مامانم با من قهر ميکند. وقتی معذرت خواهی ميکنم، به من بی اعتنايي ميکند. تا چند روز سرسنگین است و حتی به من نگاه نميکند. نميدانم در این شرایط باید چکار کنم؟
(سارا الف/ 10 ساله)
*بعضی وقتها پدرم مرا کتک ميزند. بعضی مواقع هم سرم داد ميزند. من از او خیلی ميترسم چون نميفهمم چرا این کار را ميکند! برادرم ميگوید: حتماً کار بدی انجام دادهام، اما من نميدانم کدام کارم بد بوده است؟!
(آرمین ی، 7 ساله)
*وقتی مامان و بابا دعوایشان ميشود، من و خواهرم را هم دعوا ميکنند! به ما اخم ميکنند و ميگویند بچههای بدی هستیم و اگر ما نبودیم آنها مجبور نميشدند با هم زندگی کنند!
(سمیرا ج، 13 ساله)
*وقتی نمره بیست ميگیرم مامان و بابا طوری رفتار ميکنند که انگار وظیفهام را انجام دادهام، اما اگر یک بار نمرۀ بد بگیرم، مرا دعوا ميکنند و نميگذارند فوتبال بازی کنم یا تلویزیون تماشا کنم.
(بهرام ک، 12 ساله)
***
گرچه سادهترین راه برخورد با اشتباهات کودک، تنبیه اوست. اما مطمئناً این راه، بهترین و مناسبترین راه نیست. خصوصاً اگر تنبیه، به صورت کتک یا پرخاشگری باشد. هدف از تنبیه بجا، این است که رفتار کودک اصلاح شود اما متأسفانه تنبیه فرزند برای اغلب والدین، نوعی تخلیه هیجانات و دق و دلیهای خودشان به حساب ميآید.
در این جا قصدمان این نیست که بگوییم لطفاً فرزندتان را کتک نزنید، چون این هشدار آنقدر تکرار شده که دیگر همه ميدانند عواقب و تبعات کتک زدن، چقدر زیاد و مخرب است و چقدر بر عزت نفس واعتماد به نفس و سلامت روانی کودک اثر منفی برجای ميگذارد. بلکه ميخواهیم ببینیم چرا اکثر مادر و پدرها در تربیت و خصوصاً در تنبیه صحیح فرزندان و اصلاح و تغییر رفتار آنها چندان موفق نیستند.
انواع تنبیه
همانطور که ميدانیم تنبیه، فقط در کتک زدن خلاصه نميشود و انواعی دارد که عبارتند از تنبیه جسمي و تنبیه روانی.
کتک زدن به شکل بارز تنبیه جسمي است که شدتهای مختلف دارد و ممکن است از یک نیشگون ساده تا کبود یا زخميکردن جدی کودک در نوسان باشد.
اما تنبیه روانی که گاهی آثار عمیقتری هم بر کودک دارد، شامل رفتارهایی است مانند اخم کردن، سرزنش، توهین، تحقیر، طرد کردن، ایجاد احساس گناه، سلب امنیت و آزادی، بی احترامي و بی توجهی به خواستههای کودک.
متأسفانه در بسیاری موارد، تنبیه بدنی، با تنبیه روانی همراه ميشود و اگر در مورد نیازهای اساسی کودک مانند محروم کردن از غذا خوردن اعمال شود، شأن، هویت و شخصیت انسانی کودک را هم زیر سؤال ميبرد و از این جهت آثار منفی تر و مخربتری به دنبال خواهد داشت.به همین دلیل، والدین حتماً باید در انتخاب نوع تنبیه، تناسب آن با سن و سال کودک و توجیه دلیل تنبیه برای کودک خود، دقت کنند. بدین معنی که اگر ميخواهید فرزندتان را تنبیه کنید حتماً باید در ابتدا با او یاد دهید که چه رفتارهایي ناپسندند و علت نامطلوب بودن و ناپسند بودن آن رفتار چیست.وقتی هم که فرزندتان یکی از آن کارهای ناپسند را انجام داد، حتماً باید به او توضیح دهید که کدام کارش اشتباه بوده و عقیده خود را درباره آن مطرح کنید. سپس بگویید چه توقعی از کودکتان دارید و نوع تنبیه را با توجه به نوع عمل اشتباه و سن او تعیین نمایید. برای مثال فرض کنید بعد از چندین بار تذکر دوستانه به کودک، او هنوز بعد از بازی، اسباب بازیهایش را جمعآوري و مرتب نميکند. در این صورت درست نیست او را کتک بزنیم یا مثلاً از خوردن شام محروم کرده یا در انبار زندانی کنیم! بلکه ميتوان او را از دیدن یکی از برنامههای تلویزیونی مورد علاقهاش محروم نماییم. توجه داشته باشید همیشه تنبیهی را برای کودک در نظر بگیرید که قادر به انجام آن باشید. مثلاً اگر بگویید یک هفته حق نداری تلویزیون تماشا کنی (ضمن این که کميت تنبیه با رفتار غلط او هماهنگی ندارد) ممکن است بعد از گذشتن مدت کوتاهی خودمان از ادامۀ این تنبیه خسته شده و قادر به کنترل آن نباشیم و بدین ترتیب کودک تهدیدات ما را زیاد جدی تلقی نخواهد کرد و اعتمادش را نسبت به گفتههای ما از دست بدهد.
و اما نکته دوم دیگر این است که باید متوجه باشیم که همیشه، کارهایی که ما به عنوان پدر يا مادر يا بزرگتر نميپسندیم، کارهای بدی نیستند و گاهي این ما هستیم که داریم اشتباه ميکنیم. برای مثال بسیاری از والدین از بازیهای شلوغ و پر جنب و جوش کودکان، ابراز نارضایتی ميکنند در حالیکه به دلیل انرژی زیاد کودکان، این بازیها، وسیله مناسبی برای مصرف انرژی بالای آنها و یادگیری بسیاری از مهارتهاست و بهتر است محدودیت جدی در این زمینه بر کودک اعمال نشود.
قبل از تنبیه!!
یکی از کارهای مهميکه قبل از تنبیه فرزندمان باید انجام دهیم و اغلب بدان توجه نميکنیم، تأمل و تفکر خود ماست. به این معنی که وقتی فرزندمان فکر ميکرد که آن را مطلوب نميدانیم، بهتر است در ابتدا فکر کنیم چرا چنین کاری را انجام داده است؟ و چه نیازی در کودک او را به سمت انجام این کار، سوق داده؟ و چرا؟
این پرسشها به ما کمک ميکند که اولاً بتوانیم در پرتو فکر کردن به پاسخ آنها خود را آرامتر و کنترل کنیم و نگذاریم خشم و عصبانیتمان بی دلیل ابراز شود و ثانیاً به ما اجازه ميدهند که به خودمان هم مراجعه کنیم و ببینیم آیا علت این رفتار کودک، خود ما نبودهایم؟ متأسفانه گاهی فرزندان ما براي جلب توجه ما كارهايي انجام ميدهند كه مطلوب نيست و گاهي نیز آن رفتار را از خود ما آموخته اند. برای مثال برخی مادرها فرزند خود را به خاطر دروغ گفتن تنبیه ميکنند، در حالیکه خود آنها مرتباً به همسرشان به همسایه یا اقوام دروغ ميگویند و متوجه نیستند الگوی نادرست دروغ پردازی را خود، جلوی فرزندشان به نمايش گذاشته و برای آموزش آن به طور غیر مستقیم کوشش کرده اند و آنچه باید تغییر کند رفتار خود آنهاست! به هر حال توجه داشته باشید که هیچ یک از روانشناسان کودک و متخصصان تربیت، تنبیههای جسمانی و روانی و توصیه نميکنند و معتقدند انتخاب راه مناسب برای تغییر رفتار کودک، خود، یک هنر است. شما بهترين راه تنبيه و تغيير رفتار فرزندتان را چگونه کشف و انتخاب ميکنید؟
گردآوری و تنظیم: ركسانا خوشابي
منابع: روزنامه همشهری،شهریور 84، مادر یک دقیقهای