لوس‌هاي غرغرو

0
358

آیا شما کودک لوس و بدقلقی دارید که مدام غر ‌مي‌زند و وقتی به مهمانی ‌مي‌روید، بیشتر لوس و بی‌ادب می‌شود و شما را جلوی همه عصبانی و ناراحت ‌مي‌کند؟!

متأسفانه تعداد والدینی که از داشتن کودکان لوس و غرغرو به ‌امان آمده‌اند روز به روز بیشتر ‌مي‌شود و خوانندگان فصلنامه به ما ‌مي‌گویند اینقدر دربارة تنبیه نکردن، خشن نبودن، کتک نزدن و از این جور توصیه‌ها ننویسید، چون در حال حاضر این پدر و مادرها هستند که از دست کودکان لوس و بد قلق به ‌امان آمده‌اند و نیاز به همدردی دارند!

گر چه هنوز هم تعداد والدینی که نسبت به فرزندان خود تنبیهات خشن و‌ تربیت‌های منسوخ شده جسمی یا روانی اعمال ‌مي‌کنند زیاد است، اما این دسته از والدین هم که گرفتار کودکان لوس و بد قلق و آزاردهنده هستند، واقعاًً حق دارند شاکی باشند. چون زندگی با افراد لوس و بی‌ادب و غرغرو خیلی سخت است، حتی اگر فرزند ما باشد!

به همین دلیل در این شماره ‌مي‌خواهیم درباره بدرفتاری و بد قلقی کودکان و علت‌های آن صحبت کنیم. اما باز هم توجه همه والدین را به همان نکته کلیدی که در اکثر مباحث‌ تربیتی در علم موفقیت بدان پرداخته‌‌ایم جلب ‌مي‌کنم. این که قبل از آن که بر رفتار بد، ناشایست و آزار دهندة فرزندتان متمرکز شوید، سعی کنید رفتار و عمیق‌ترین احساسات او را بفهمید تا بتوانید خودتان علت رفتار فرزندتان را کشف کنید و سپس آن علت را برطرف نمایید، نه آن که رفتار فرزندتان را ‌مانند پتک بر سرش بکوبید! اگر هدف کودک را از بدرفتاری بدانید، بر طرف کردن مشکل، به طور باورنکردنی راحت‌تر ‌مي‌شود. پس برای درک علت بدرفتاری فرزندتان از خود بپرسید او با این رفتار ناراحت‌کننده قصد دارد به چه چیزی برسد؟ بدین ترتیب تمرکز شما به طور خودکار، بر علت رفتار قرار ‌مي‌گیرد نه ظاهر آن.

ضمناً به اين نكته هم دقت داشته باشيد كه آنچه باعث ايجاد نوعي رفتار خاص يا ناراحت كننده يا حتي مطلوب در فرزندان ما مي‌شود عمدتاً‌ به رفتار و تربيت خود ما به عنوان پدر يا مادر برمي‌گردد و در بسياري موارد اين ما هستيم كه بايد بينش يا رفتار خود را تغيير دهيم تا رفتار كودك‌مان اصلاح شود (چيزي كه معمولاً پذيرش آن براي والدين كمي مشكل است)‌. همچنين برخي رفتارهاي كودكان با توجه به سن و سال آنها طبيعي‌ است و نبايد انتظار داشته باشيم كودك ما‌مانند خود ما يا افراد بزرگسال رفتار كند.

علل بدرفتاری و بد قلقی کودکان

معمولاً کودکان به چند دلیل بدرفتاری و بدقلقی ‌مي‌کنند. من چهار تا از مهم‌ترین آنها را انتخاب کرده‌ام و نحوه برخورد با آن را نیز به طور خلاصه توضیح خواهم داد. این چهار علت عبارتند از:

 به من نگاه کن وگرنه بدرفتاری ‌ميکنم!

همه کودکان، طالب جلب توجه بزرگترها، خصوصاً والدین خود هستند و در حالت عادی سعی ‌مي‌کنند با شیرین‌کاری نظر دیگران را جلب کنند، اما متأسفانه کودکانی که احساس حقارت ‌مي‌کنند، جلوی مهمان‌ها لوس و بی‌ادب ‌مي‌شوند، چون ‌مي‌دانند والدین جلوی مهمان‌ها، و به خاطر حفظ آبرویشان بیشتر به آنها توجه خواهند کرد! در چنین مواردی راه حل این است که نه والدین و نه مهمان‌ها، به رفتار نامطلوب و به کودک توجه نکنند. در این صورت به رفتار بد او هیچ پاداش (یعنی هیچ خوراک توجهی) نداده‌اند و کودک به مرور رفتارش را ‌ترک خواهد کرد.

کودکانی که تصور ‌مي‌کنند موجود بد و شروری هستند (که متأسفانه اين تصور نیز از اطرافیان به آنها منتقل ‌مي‌شود) برای جلب توجه دیگران، کارهای غیرمنطقی و حتی احمقانه انجام ‌مي‌دهند. در این حالت هم بهترین روش، بی‌اعتنایی به بدرفتاری او است، چون در چنین شرایطی اگر به او بخندیم یا پرخاش کنیم، در واقع آنچه را که او خواسته به او داده‌ایم و رفتار بد را در او تقویت کرده‌ایم.

برای مثال وقتی کودک‌تان با غذایش بازی ‌مي‌کند و چیزی نمي‌خورد، به او نگویید:”ناهارت را بخور، همه بچه‌ها آرزوي چنین غذایی را دارند و…” چون در این حالت به رفتار بد او توجه کرده‌اید. به جای این حرف‌ها به او بگویید: “اگر دوست نداری، غذا نخور. الآن بشقابت را بر‌مي‌دارم و ‌مي‌توانی بروی بازی کنی. اما باید بدانی تا شام هیچ چیز برای خوردن نیست. تصمیمت را بگیر که ‌مي‌خواهی چکار کنی”. با این روش مسئولیت رفتار کودک را به خودش واگذار ‌مي‌کنید. ضمناً پیامد رفتار او نیز به خودش ‌مي‌رسد. البته در این حالت باید مراقب باشید که تا شام چیزی نخورد.

عصبانی هستم، پس بدرفتاری ‌مي‌کنم!

بیشتر پدر و مادرها، در مقابل کودکی که فحش ‌مي‌دهد، یا با عصبانیت و خشونت رفتار ‌مي‌کند گارد منفی ‌مي‌گیرند و متوجه نیستند هرقدر رفتار کودک بدتر باشد، به مهر و محبت بیشتری نیاز دارد و در این حالت، والدین باید قاطع ولی مهربان باشند.

حتی بعضی از والدین، برای آن که جلوی کار اشتباه فرزندشان را بگیرند به او فحش ‌مي‌دهند یا او را کتک ‌مي‌زنند، اما این کارها هم به هیچ وجه نتیجه مثبتی ندارد. در چنین حالتی بهتر است هنگام فحش دادن فرزندمان او را تنها بگذاریم و به او بگوییم: “تو عصبانی هستی، ‌مي‌دانم. اما من تو را عصبانی نکرده‌ام، من فقط اجازه ندادم آن کار را انجام دهی. اگر فحش دادن تو را راضی ‌مي‌کند، من جلویت را ‌نمي‌گیرم، اما مجبور نیستم که بمانم و حرف‌هایت را بشنوم”.

به اين ترتیب او احساس ‌مي‌کند حرف‌های بی‌معنایی زده و بدین وسیله به محبت یا توجه نخواهد رسید و به تدریج سعی ‌مي‌کند رفتار جدیدی را جایگزین کند.

ناتوان یا بیمارم، پس هیچ کاری را به من واگذار نکن!

تمارض، یک حیله قدیمي‌ است که در اکثر خانواده‌ها پیش ‌مي‌آید. اگر تمارض فرزندمان را بپذیریم در واقع به او پاداش ‌مي‌دهیم و تشویقش ‌مي‌کنیم تا هر وقت تکلیف یا وظیفه‌ای به او محول شد به تمارض پناه ببرد!

برای حل این مشکل، بهترین راه ‌اين است که فرض کنیم واقعاً مریض است و مثل یک مریض با او رفتار کنیم و نگذاریم از تلویزیون، کتاب قصه، غذاهایی که دوست دارد یا اسباب بازی‌هایش استفاده کند، زیرا «مریض» است! اگر با کودکی که تمارض ‌مي‌کند به اين شکل رفتار کنید، ظرف یک روز از کار خود پشیمان خواهد شد.

قدرت ‌مي‌خواهم، پس بدرفتاری ‌ميکنم!

این روزها، بچه‌ها به شدت قدرت‌طلب شده‌اند و کارهای عجیب و غریبی ‌مي‌کنند تا موجب ناکا‌مي والدین شوند. در چنین حالتی بهتر است والدین در مقابل رفتارهای کورکورانه آنها عقب‌نشینی تاکتیکی کنند! چون کودک نسبت به بزرگسال، از رشد فکری کافی و تشخیص صلاح یا غیر صلاح برخوردار نیست و ممکن است برای پیروزی دست به اشتباهی وحشتناک بزند. پس بهتر است والدین چنین کودکانی، قدرت کودک‌شان را در ظاهر بپذیرند، در ظاهر عقب‌نشینی کنند و به او فرصت انتخاب مجدد بدهند.

برای مثال کودکی را در نظر بگيريد که اتاقش نامرتب و کثیف است و آن را به هیچ وجه مرتب نمي‌کند و از طرفی برای اثبات قدرت خود حاضر است از هر راهی بر علیه فرمان والدین عمل کند. عقب نشینی در مورد او به این صورت است:

“ببین عزیزم، تو باعث شدی که من تسلیم شوم، ‌مي‌بینم که نمي‌شود تو را مجبور کرد که اتاقت را مرتب کنی. اگر تو واقعاً نمي‌خواهی اتاقی مرتب و تمیز داشته باشی، من نمي‌توانم مجبورت کنم. جروبحث هم فایده‌ای ندارد. اگر برایت مهم است که در یک اتاق نامرتب زندگی کنی، خوب، زندگی کن”.

برای این که پدر و مادر موفقی باشید، فرزندتان را بفهمید، احساس و خواسته‌هایش را درک کنید، با او ارتباط برقرار کنید و علت رفتارهایش را با حفظ خونسردی، کشف کنید. مراقب باشید که با فرزندان باهوش‌تان تصنعی رفتار نکنید.

تألیف:‌ (ركسانا خوشابي)