همه ميدانند بخشايش از ويژگيهاي اصلي خداوند و از صفات برجسته انسانهاي بزرگ است. همچنين ميدانيم در طول قرنها و اعصار در باره بخشيدن ديگران توصيههاي زيادي در اديان و مذاهب بعمل آمده است. علاوه بر اين به تازگي، دانشمندان و پزشكان محققي كه در باره سرطان و برخي بيماريهاي ديگر تحقيق و آزمايش ميكنند توصيههاي جالبي در باره بخشايش ديگران دارند. آنها معتقدند عدم بخشش ديگران ممكن است منجر به انواع سرطان بشود يا بيماريهاي قلبي،عروقي، گوارشي و يا بيماريهاي ديگري ايجاد كند. اكثر اين توصيهها به انسان ها ميگويند لااقل براي حفظ آرامش و سلامتي خودت، كينهها را دور بريز و ديگران را ببخش! اما اين، يك سر داستان بخشايش است و داستان بخشايش، سر ديگري هم دارد. سر ديگر اين داستان، طلب بخشايش است. بدين معني كه كسي كه اشتباه يا خطايي از او سر زده، داوطلبانه جلو مي رود، از اعماق قلب به خطاي خود اعتراف ميكند، سعي ميكند بخشش طرف مقابل را جلب كند و بار سنگين خطا را بر زمين بگذارد و از هر راهي كه شده اشتباه خود را جبران كند. او با اين كار خود را مورد عفو طرف مقابل قرار ميدهد و خواهي نخواهي از تبعات عدم بخشايش مصون ميماند و اين سر ديگر داستان بخشايش است.
بنابراين هم بخشيدن ديگران و هم طلب بخشايش از ديگران، كاري است به سود هر دو طرف، كه نه تنها آثار روحي و رواني مثبت، كه آثار جسماني مثبت و سازنده بر طرفين خواهد داشت.
در واقع طرفين، چه دوست و آشنا باشند، چه زن و شوهر، چه همكار و همسايه، چه فاميل و چه غريبه، اين قانون در موردشان صادق است كه با بخشيدن و بخشيده شدن وضعيت بهتري نسبت به وضعيت فعلي خود خواهند داشت. با اين همه در ميان همسران، گاه قانون عذرخواهي واژگون ميشود و عمل بخشايش كه نشان دهنده بزرگي انسان است تبديل ميشود به عملي كه متاسفانه گمان ميرود غرور و شخصيت زن يا شوهر را زير سوال مي برد و در نهايت آنها را نسبت به همديگر در موضع پايين قرار ميدهد. در حالي كه حقيقت موضوع غير از اين است.
چرا برخي زن و شوهرها از همديگر عذرخواهي نميكنند؟
من اين سوال را از تعدادي زن و شوهر پرسيدم و متاسفانه به اين پاسخها رسيدم:
• اگر از زنم عذرخواهي كنم پر رو ميشود! مرد كه از زن عذرخواهي نميكند.
• اگر از شوهرم عذرخواهي كنم گمان ميكند هميشه من بايد براي عذرخواهي بايد پيشقدم شوم، حتي اگر خطا از او باشد!
- شوهرم ميگويد اين وظيفه زن است كه بايد عذرخواهي كند چون مرد غرور دارد و نبايد از كسي معذرت بخواهد!
• زنم خيلي مغرور است و هيچوقت اشتباه خود را نمي پذيرد.
• شوهرم گمان ميكند مسئول همه اشتباهات زندگيمان من هستم. معلوم است كه از چنين كسي عذرخواهي نخواهم كرد!
• در خانه ما دعوا معني دارد اما عذرخواهي بيمعناست! هيچ كس از هيچ كس عذرخواهي نميكند.
• اگر شوهرم يك بار براي اشتباهش عذرخواهي كرد، من نامم را عوض خواهم كرد.
• عذرخواهي همسرم هيچ فايدهاي ندارد، چون چه عذرخواهي كند و چه عذرخواهي نكند به هر حال از ته دل اشتباه خود را قبول نميكند.
• چون زنم از من كوچكتر است او بايد براي عذرخواهي اقدام كند!
• …
اين پاسخ ها نشان ميدهد كه مسائلي كه در سر راه يك عذرخواهي صحيح و موثر هستند را ميتوان در اين دستهها طبقهندي كرد:
اول: عذرخواهي كردن به جنسيت يا سن ربطي ندارد.
هر كس با هر سن و سالي، چه زن باشد و چه مرد، بايد قادر باشد به اشتباهات خود اعتراف كند، خطاهاي خود را بپذيرد، از ديگران دلجويي كند و زماني كه به اطرافيان خود آسيب زده بايد بتواند آسيب را با رفتار و عمل خود جبران كند. اگر كسي واقعا قادر نيست از فردي كوچكتر از خود يا از جنس مخالف خود معذرت بخواهد لازم است انديشه و زندگي خود را مرور كند. ببيند چه شده كه چنين باور اشتباهي در او شكل گرفته است؟ چه كسي و با چه منظور يا با چه فرهنگي چنين آموزشي را به او داده؟ او بايد با افزايش خودشناسي موانع رشد خود را كه گاه ناشي از تربيت يا فرهنگ غلط است پيدا و آنها را تصحيح كند و تا دير نشده از ارتكاب به اشتباهات بيشتر جلوگيري كند. يك انسان سالم هر گاه لازم باشد ميتواند از يك كودك، از زن يا مرد، از كسي كه از او خوشش نميآيد، از پير يا جوان يا فقير يا غني عذرخواهي كند و اگر نتواند زماني كه اشتباه كرده عذرخواهي كند بايد بداند كه مشكلي دارد و بايد براي رفع آن اقدام كند.
دوم: به غرور بگوييد: نه!
يكي از دلايل عدم عذرخواهي از ديگران داشتن غرور كاذب است. منظور غروري است كه به شأن و شخصيت انسان و به جوهر وجودي او مربوط نيست بلكه نشان دهنده نوعي خودبزرگ بيني و تفاخر بيهوده و بيپايه است. چون كسي كه شأن و شخصيت بالايي براي خود قائل است، همين شأن و شخصيت را براي ديگران هم قائل است، او ميتواند ناراحتي ديگران را درك كند و به موقع معذرت بخواهد وكار اشتباه خود را جبران كند. خصوصا اگر كسي كه آسيب خورده همسر او و از نزديكان او باشد.
اما افرادي كه دچار غرور كاذباند به تدريج صميميت خود با ديگران را از دست ميدهند و تنها ميشوند. ديگران از نزديك شدن به آنها پرهيز ميكنند و هميشه ديوار بلند و محكمي بين آنها و ديگران به وجود ميآيد كه مانع از ابراز عشق و محبت و طلب بخشش ميشود. غرور كاذب، بر پايه وهم استوار است و حقيقتي در آن نيست. متاسفانه تجربه نشان ميدهد افرادي كه زياده از حد مغرورند، خيلي زود گرفتار رخدادهايي ميشوند كه خواهي نخواهي غرور آنها را به زير ميكشد و نابود ميكند. گويي غرور در ذات انسان جايگاه و ماواي حقيقي ندارد و رشد روح انسان در گرو اين است كه هر چه زودتر غرور كاذب را رها و از خود دور كند. پس چه بهتر كه انسان غرور بيهوده را هر چه زودتر كنار بگذارد. شايد به همين دليل است كه در كتب آسماني و تعاليم الهي، تاكيد بر تواضع و نداشتن غرور است.
سوم: لجبازي مانع عذرخواهي
گاهي زن و شوهرها دهها دليل جور ميكنند كه از عذرخواهي كردن از همديگر طفره بروند. مثلا به ايام گذشته مراجعه ميكنند و ميگويند دفعه قبل همسرم عذرخواهي نكرد پس من هم اين بار معذرت خواهي نميكنم! يا ميگويند همسرم فلان كار را برايم انجام نداد پس من هم به خاطر اشتباهم عذرخواهي نميكنم!
زن و شوهرهايي كه به چنين دلايلي از معذرت خواهي خودداري ميكنند در واقع به جاي رفتار بزرگسالانه، رفتاري كودكانه و خام از خود بروز ميدهند. چنين رفتارهاي كودكانهاي تنها در زمينه عذرخواهي بروز نميكنند، بلكه به صورتهاي ديگر مانند بيمسئوليتي، بهانهگيري، لوس شدن، حق به جانب بودن دائمي، قهر و حتي گاهي خشونت خودنمايي ميكنند. در واقع قسمتي از رفتارهاي بزرگسالان هست كه از بخش كودكانه وجود آنها نشأت ميگيرد. بخشي كه لازم است بازشناسي شود و جز در مواردي كه جايز است جلو عملكرد آن گرفته شود. بخش كودكانه وجود ما در بازي و شادي، در برخي ورزشها و تفريحات و اوقات فراغت ما كاربرد مناسب دارد. اما در روابط بين فردي، در دلخوريها و رنجشها، در احساس مسئوليت ما نسبت به اشتباهات و نتايج خطاهايمان بايد كنترل شود. كساني كه نميتوانند اين بخش را به خوبي كنترل كنند لازم است براي يادگيري چنين مهاري به متخصص مراجعه نمايند.
چگونه از همسر خود عذرخواهي كنيم؟
عذرخواهي از هر كسي و از جمله از همسر، كار عجيب و غريبي نيست. اين كار باعث ميشود رابطه محكمتري بين دو نفر ايجاد شود. رابطهاي كه با اعتمادپذيري بيشتر همراه است. كسي كه عذرخواهي ميكند نسبت به كسي كه عذرخواهي نميكند، بزرگتر، عادلتر، با شعورتر و آگاهتر جلوه ميكند. چنين كسي قابل اطمينانتر و قابل تكيه است. خودخواه نيست و قدرت درك طرف مقابل را دارد. ديد بازتر و نگاه عميقتري دارد ، متواضعتر و نرمتر است و اين زمينه را فراهم ميكند كه ديگران هم در جاي خود از او معذرت خواهي كنند.
معذرت خواهي ساده است. كافي است سرتان را بالا بگيريد و به كار اشتباه خود اعتراف كنيد. بگوييد كه كارتان غلط بوده و نبايد آن را انجام ميداديد. بگوييد كه سعي ميكنيد دوباره آن را تكرار نكنيد و از طرف مقابل ميخواهيد كه آن را فراموش كند و اگر جبراني براي آن در نظر دارد بيان كند تا آن را طبق خواسته او جبران كنيد.
نمونهها:
ديروز لحن حرف زدنم با تو تند و كمي بيادبانه بود. لحن خوبي نبود. ببخشيد ديگر تكرار نميشود. بگو دوست داري برايت چكار كنم تا آنرا فراموش كني؟
و يا: هفته پيش عصباني شدم و به جاي تشكر از زحمتي كه كشيده بودي از طعم غذا جلوي مهمانها ايراد گرفتم. ببخشيد كارم بد بود. اگر لازم باشد حاضرم دفعه ديگر جلوي همان افراد از تو معذرت خواهي كنم.
توجه داشته باشيد كه بايد دقيقا به كار خود اشاره كنيد. كار اشتباهي كه باعث رنجش يا دلخوري شده است. عذرخواهي، هيچ ربطي به ذات يا شخصيت شما ندارد بلكه موضوع اصلي هر عذرخواهي، عمل يا كار اشتباهي است كه مرتكب شدهايد و ميخواهيد آنرا جبران كنيد و چنان به خود مسلط شويد كه ديگر آن كار را تكرار نكنيد.
وقتي كسي از ما عذرخواهي ميكند…
همانطور كه گفته شد عذرخواهي دو سر دارد. بنابراين نه تنها رفتار فرد در زمان عذرخواهي مهم است بلكه رفتار ما در زماني كه كسي از ما عذرخواهي ميكند نيز از اهميت برخوردار است. صداقت، بزرگواري، ناز نكردن و به اصطلاح طاقچه بالانگذاشتن و در نهايت از ته دل بخشيدن از صفات و ويژگيهاي كسي است كه از او عذرخواهي ميشود. منظور از صداقت اين است كه اگر نميتوانيد به دلايلي طرف مقابل را ببخشيد با خود صادق باشيد و خود را گول نزنيد بلكه به فكر راه حلي باشيد كه بخشيدن را برايتان ساده كند. مثلا از او بخواهيد تا كار جبراني را برايتان انجام دهد، يا آسيبي را كه وارد آمده برطرف كند. اگر آسيب وارد شده قابل جبران نيست، ميتوانيد كارهاي ديگري را از او بخواهيد اما اگر بتوانيد مانند خداوند بخشنده و مهربان ببخشاييد بزرگترين كار را كردهايد. خداوند بي هيچ چشمداشتي بنده خود را ميبخشايد. او را طوري ميبخشد كه گويي هرگز گناهي مرتكب نشده است و زماني كه توبه بندهاش از ته دل و پشيماني او از عملش بارز است، توبه او را تمام و كمال ميپذيرد. به نظر من اين برترين الگوي بخشش است و همه ما تا آن جا كه ميتوانيم بايد در بخشش همديگر همين الگو را سر لوحه ي كار خود قرار دهيم.
عذرخواهي كردن را بصورت يك عادت موثر در آوريد
اگر بتوانيم اشتباهات خود را بازيابي كرده و بشناسيم و با روش مناسبي عذرخواهي كنيم و نيز از تكرار اشتباهات جلوگيري كنيم، به رشد شخصي خود و رشد روابط صميمانه و دوستانه تر با اطرافيان كمك كردهايم. روال يك عذرخواهي صحيح، مانند مسواك زدن و صبحانه خوردن ميتواند بصورت عادت در آيد. عادت به شناسايي رفتار غلط، عدم تكرار آن، اعتراف و طلب بخشايش و اگر لازم بود جبران اشتباه. وقتي زن و شوهر به موقع از همديگر عذرخواهي ميكنند، از ايجاد كينه و دلخوري جلوگيري كرده و الگوي خوبي براي فرزندان بر جاي ميگذارند. چنين عادتي براي خود فرد از بين برنده غرور كاذب است و به طرف مقابل اين اطمينان را ميدهد كه طرف مقابل او فردي منطقي و متواضع و دوست داشتني است كه ميتوان براي همه عمر او را انتخاب و در كنار او زندگي كرد.
ركسانا خوشابي/كارشناس ارشد سايت