اگر علاقه يا استعدادي را در خود كشف كنيد كه براي ظهور يا بروزش هيچ شغلي وجود نداشته باشد، چه ميكنيد؟
اگر افرادي باشند كه بتوانند ظرافت و تنوع مشاغل موجود را چنان گسترش دهند كه هر فرد بتواند شغل يكتاي خود (يا حداقل نزديك به آن) را، در عالم مشاغل بيابد، بدون شك كمك بزرگي به جامعه انساني كردهاند. چنين افرادي نه تنها فرايند كاريابي (به معناي صحيح آن) را تسهيل كرده و اهداف سازماني را تحقق ميبخشند بلكه از قرار گرفتن در موقعيتهاي شغلي ناخواسته يا نامتناسب و نارضايتيهاي آتي شغلي، پيشگيري ميكنند. كارآفرين واقعي مي تواند تحولات عظيمي در اشتغال ايجاد كند.
اگر براي استعداد ذاتي افراد (در صورتي كه به شكل صحيح شناسايي شود) در بيرون محملي نباشد اين استعداد خود به خود به هدر ميرود. مثلاً اگر كسي مناسب مشاور شدن است ولي اينچنين شغلي در بيرون و جامعه وجود نداشته باشد استعداد حقيقي او نه تنها شناسايي نميشود بلكه در اين صورت فعال نميشود. لذا هر چه كارآفريني با ظرافت و تنوع بيشتري انجام شود ميتواند افراد و استعدادهاي بيشتري را پوشش دهد.
کارآفريني چيست؟
چون واژه کارآفريني تمام بار معنايي موجود در مفهوم کارآفريني را منتقل نمي کند، هرکس به ظن خود برداشتي از مفهوم آن داشته و کلمه کارآفريني را مناسب با منظور خود به کار ميندد و به سليقه خود از اين واژه براي اشاره به مديران، افراد موفق، سرمايه داران، صادرکنندگان و… استفاده ميكند. لبته هريک از اين افراد ممکن است کارآفرين باشند ولي هيچ کدام مصداق کاملي براي اين مفهوم نيستند.
کارآفريني فرآيند خلق چيزي نو، با صرف وقت و تلاش بسيار و پذيرش خطرات مالي، رواني و اجتماعي با هدف كسب منابع مالي؛ رضايت شغلي و استقلال است.
امروزه واژه کارافريني مفاهيمي از قبيل ايجاد يا تجديد يک ساختار اقتصادي- اجتماعي، ريسک پذيري، نوآوري، رضايت شغلي و استقلال طلبي را به ذهن متبادر ميسازد.
بررسي تاريخچه و ادبيات کارآفريني نخستين گام براي اشاعه و ترويج فرهنگ کارافريني در يک جامعه است. در گام بعد به توجه به وابستگي کارآفريني به فرهنگ و ويژگيهاي اجتماعي و اقتصادي جامعه ميبايست به تحقيق ميداني و تعريف بومي اين مفهوم در جامعه خود بپردازيم.
گرچه کاربرد واژه کارآفريني سابقهاي چند صد ساله دارد ولي تحقيقات آکادميک اين رشته از اوايل دهه 70 ميلادي در آمريکا شروع شده است. اين تحقيقات در پي تغييرات جامعه شناختي و ارزشي که منجر به ايجاد ميليونها کسب و کار خود اشتغال شد، شروع شد. اين روند برخلاف روند قبلي بود که ايجاد شغل بر عهده شرکت هاي بزرگ و دولت قرار داشت.
با توجه به تغيير در هرم سني جمعيت ايران و مشکلات پيش رو در زمينه اشتغال، ترويج کارآفريني به عنوان يک گزينه مناسب براي حل اين مسائل شناخته شده است. گرچه ايجاد اشتغال تنها يکي از تبعات کارآفريني است اما کارکرد اصلي اين پديده، در کاربري بهينه منابع کشور ميباشد. توجه به اين مقوله حتي از منظري محدود نيز مؤثر است.
انواع ديگر کارآفريني و کارآفرينان
علاوه بر کارآفريني فردي، در دهههاي اخير دو واژه کارآفريني درون سازماني وکارآفريني شرکتي نيز در ادبيات کارآفريني به کار ميروند.
آرجنتي(1) پنج ويژگي زير را براي کارآفرينان ميشمرد: آيندهنگر بودن و داشتن دورنگري، مصمم بودن (که انرژي و انگيزه لازم را فراهم مي آورد)، متمرکز بودن (تا جزئيات برنامهها را به دقت تعيين نمايد و تمام منابع را در راستاي هدف قرار دهد) و داشتن تلاش و پشتکار بسيار.
سوجي مين(2) مشخصات کارآفرينان قرن 21 را چنين ميشمارد: آنان منافعي را که در موقعيت هاي مختلف وجود دارند، شناسايي ميکنند، کاردان و پرمايه هستند، خلاق و بصير هستند، مستقل فکر ميکنند، سخت کوش و پرکارند، خوش بين و نوآورند، ريسک پذيرند و راهنما هستند.
از جمع بندي منابع مختلف ميتوان گفت مهمترين ويژگيهاي شخصيتي و روان شناختي کارآفرينان داشتن مرکز کنترل دروني، استقلال طلبي، نياز به توفيق، مخاطره پذيري، آيندهنگري، قدرت تحمل شکست، خلاقيت و نوآوري، توانايي تشكيل تيم هاي کاري، خوشبيني و توانايي برطرف کردن ابهامات است.
چند سالي است که کار آفريني در کشور ما نيز مورد توجه دولتمردان و صاحبان صنايع قرار گرفته است. اخبار و اطلاعات درباره وضعيت اشتغال در ايران خود بيانگر ضرورت مقوله کارآفريني ميباشد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
• به نقل از رئيس سازمان ملي جوانان؛ سالانه بيش از 320 هزار فارغ التحصيل دانشگاهي امکان استخدام در هيچ بخش دولتي را ندارد. در حال حاضر نرخ بيکاري در حال پيشروي به سمت تحصيل کردگان دانشگاهي بوده است و بيشتر بيکاران برخلاف گذشته بالاي ديپلم دارند. در صورتيکه تا سال 85 وضعيت اشتغال و بيکاري روند کنوني را ادامه دهد، وضعيت آينده نگرانکننده خواهد بود. هم اکنون مجموعه ظرفيتهاي دولتي و غيردولتي، تنها پاسخگوي 17 درصد نيازهاي تحصيلي جوانان است.
• عضو خانه صنعت ومعدن: بر اساس آمارهاي اعلام شده، سالانه بيش از 5 ميليارد دلار تجارت غير رسمي ( قاچاق) در ايران صورت ميگيرد. اگر بپذيريم که براي ايجاد هر شغل پايدار به حدود 10 هزار دلار سرمايهگذاري نياز داريم، با يک حساب ساده پي ميبريم اين تجارتها که بخشي از آنها بر اساس قوانين موجود صورت ميگيرد (اما ماهيت قاچاق دارد) بيش از 500 هزار فرصت شغلي را در طول سال نابود کرده است.
• طرح تسهيلات کارفرمايي براي حمايت از کارفرمايان به منظور به کارگيري نيروهاي جديد در سال 82 چندان مورد استقبال واقع نشد و وامهاي 3 ميليون توماني همچنان در حساب دولت باقي ماند. معاون برنامهريزي و سياستگذاري اشتغال وزارت کار و امور اجتماعي ميگويد: براساس مصوب جديد دولت، بودجه باقي مانده طرح تسهيلات کارفرمايي در سال جاري به افراد کارآفرين و صاحب ايده پرداخت ميشود و حداقل 3 و حداکثر 15 مليون تومان خواهد بود.
• معاون امور خاورميانه و شمال آفريقاي بانک جهاني: بيکاري بزرگترين و مهمترين مشکل اقتصادي خاورميانه است. وي بزرگترين وظائف کشورهاي منطقه خاورميانه را ايجاد سالانه 4 ميليون فرصت شغلي جديد اعلام کرد و گفت: مشکل بيکاري در خاورميانه معضلي است که قابل انکار نيست وي تصريح کرد؛ مشکل بيکاري، خود را در ديگر مشکلات اقتصادي و اجتماعي نمايان ميکند و بايد با آن مقابله شود.
راهنماييهايي در به دست آوردن شغل
1. بسيار مهم است که تصميم به اشتغال خود را بر اساس علايق، ارزشها، مهارتها و ويژگيهاي شخصي خود اتخاذ کنيم. از انتخاب شغل جديدي که بر مبناي يک يا دو معيار صورت گرفته اجتناب کنيد. کاري را انجام دهيد که واقعاً دوست داريد.
2. بدانيد چه ميخواهيد. به دنبال يافتن شغلي باشيد که برطرف کننده نيازهاي شماست. از پذيرش مشاغل کم ارزش، صرفاً به اين خاطر که آسانتر و بينياز از جستجوي بيشتر است اجتناب کنيد. گاهي اوقات، نداشتن شغلِ بد بهتر است.
3. جستجوي شغل را از کانالهاي گوناگون پيگيري کنيد. روزنامه تنها يکي از راههاي پيدا کردن فرصت شغلي است. پس خلاق باشيد و به خودتان در اين باره کمک کنيد. بازار پنهان شغل ميتواند معدني از فرصت هاي طلايي براي افرادي باشد که اقدام به صرف وقت براي جستجو و برقراري ارتباطات با افرادي ميکنند که از اين فرصتهاي شغلي آگاهي دارند. به طور تخميني 25 تا 30 در صد مشاغل موجود به صورت آگهي در روزنامهها درج ميشوند. 70 تا 75 درصد ديگر بخشي از بازار پنهان شغل را تشکيل ميدهند.
- خود را براي مصاحبهها و آزمونهاي استخدامي آماده کنيد و از پيش طرح لازم را براي انجام مصاحبه موفق تهيه کنيد.
5. مصاحبه اوليه فرصتي است براي سنجش علاقه خود نسبت به شغل و قانع کردن کارفرما از اين که شما بهترين فرد ممکن براي تصدي شغل مورد نظر هستيد. زمان مناسب براي بحث درباره حقوق و مزاياي شغل وقتي است که سازمان براي استخدام شما تمايل نشان ميدهد.
6. تغيير شغل معمولاً راه حل مناسبي براي رهايي از مشکلات شغلي نيست.
7. نقاط قوت و ضعف خود را در زمينه مشاغل مورد علاقه خود بدانيد.
8. کارفرمايان دوست ندارند وقت خود را با متقاضياني که هدف شغلي مشخصي ندارند و حاضر به انجام هرکاري هستند، تلف کنند.
پي نوشت:
1- Argenti
2- Sou Ji Min