سری دوم سوالات مصاحبه در خصوص موفقیت- نمونه‌هاي بسيار از موفقيت کلام خلاق در زندگي
س– خانم خوشابی با تشکر از همکاری مجدد شما با مجموعه هوکام، قصد داریم ادامه سوالاتمان را در خصوص موفقیت و راه‌های آن از شما بپرسیم. وقتی شما صحبت از موفقیت می‌کنید، احساس رضایت و موفقیت را منوط به حضور خدا در زندگی انسان می‌دانید. این نظریه شما مخالفان زیادی دارد. در بسیاری از سخنرانی‌هایی که امروزه هم در خصوص موفقیت توسط افراد مختلف ارائه می‌شود، سخنی از خدا و نقش آن در موفقیت افراد به میان نمی‌آید. شما چطور موفقیت و ارتباط با خدا را به هم مرتبط می‌دانید؟
آیا روانشناسان دیگری را سراغ دارید که هم نظر شما باشند؟
ج– اتفاقا به لطف خدا اين نظريه اكنون طرفداران زيادي داره. از جمله همه ي نويسندگان و نظريه پردازان جنبش عصر نوين همين را مي گويند و كتب شان به نوعي و هر كس از زاويه خاص خود ، مويد همين نظر است. كه مي توان از اين ميان به جوزف مورفي، فلورانس اسكاول شين، شاكتي گواين، كاترين پاندر،آنتوني رابينز و بسياري افراد ديگر اشاره كرد. خوشبختانه بشر امروز عصر ماديگرايي را به پايان رسانده و نشانه ها و آثار قدرتي برتر بر همگان آشكار شده است. حتي نظريه پردازاني كه قدرت دروني انسان را قبول دارند مي دانند درون انسان نيرويي نهفته وجود دارد كه بايد شكوفا شود و هنوز و در اغلب موارد شكوفا نشده است. اين تعبير با تعبير روح خلاقه هماهنگي دارد. ذره اي از روح الهي كه در همگان دميده شده اما هنوز شكوفا نشده و البته مي تواند شكوفا شود و انسان را از قدرت بي نهايت خود بهره مند سازد.
س– در صبحتهای قبلی خود اشاره‌ای به کلام خلاق کرده بودید. ظاهرا کتابی هم به این نام نوشته و منتشر نموده‌اید. ممکنه درباره کلام خلاق صحبت کنید و فرق آنرا با عبارتهای تاکیدی که در بسیاری از کتب روانشناسی و موفقیتی به آن اشاره شده، بیان کنید؟ قابل توجه است که در بسیاری از سیمنارهای مرتبط با موفقیت نیز از کلام و تاثیر آن صحبت به میان آمده اما عبارت کلام خلاق را برای اولین بار از شما می‌شنویم.
ج – كلام ، قدمتي به اندازه آفرينش جهان دارد. حرف جديدي نيست. اما فراموش شده است و نياز به احيا دارد. در واقع قدرت كلام بزرگترين قدرت انسان است كه از آن كمترين استفاده بعمل مي آيد. عبارات تاكيدي معمولي، يا همان عبارات اميل كوئه اي، مثل چك بي محل هستند. معروف ترين عبارت كوئه اين است: “امروز وضع من از هر جهت بهتر و بهترو بهتر مي شود” اين عبارت زيبايي است اما معلوم نيست اين “من ” مي خواهد از كجا نيرو بگيرد و هر روز وضع خود را از هر جهت بهتر كند. به همين دليل عبارات تاكيدي اين گونه اي شكست خوردند. اما در كلام خلاق ، قدرت خلاقه الهي و نيرويي بسيار بزرگتر در قالب نامي از نام هاي خداوند ، انرژي اصلي را فراهم مي آورد و سوخت كافي براي رسيدن سفينه به هر مقصدي را تامين مي نمايد. اتكا به قدرت بي نهايت خدا كه قادر به انجام هر كاري است به ميان مي آيد و هم اوست كه هر آرزويي را محقق مي كند. عبارت كلام خلاق را من بكار مي برم اما من آنرا نساخته ام . در كتاب كلام خلاق در باره منبع اين تعاليم به تفصيل سخن گفته شده . حقوق معنوي اين تعاليم مربوط است به استاد بزرگي كه اين قدرت را احيا كرده اند . بنده تنها آنرا كمي بازتر كرده ام تا مورد استفاده همگان باشد.
س– با توجه به وقت کمی که دارید از شما می‌خواهیم که برای یک مصاحبه در خصوص کلام خلاق هم به ما وقت بدهید. اما به عنوان حسن ختام این مصاحبه کوتاه، میتوانید از نمونه‌های موفق این روش در رسیدن به آرزوها خواسته‌ها نام ببرید؟
بله خوشحال مي شوم و شما لطف داريد. نمونه ها بسيارند. دوستاني كه استفاده از اين روش يعني استفاده از كلام خلاق براي رسيدن به آرزوها را يادگرفته اند گزارشات بسيار جالبي از موفقيت هايشان داده اند من بعضي از آنها را برايتان نقل مي كنم:
– پيدا شدن پاسپورت يكي از دوستان ( اين پاسپورت در الجزاير گم شده بود و همه ي جستجوهاي دوستم بي فايده بود. او درخواست پاسپورت جديد داده بود اما مراحلش خيلي طولاني بود و در نتيجه نمي توانست به ايران بيايد. تلاش من در ايران با استفاده از كلام خلاق باعث شد پاسپورتش پيدا شود. جايي كه پاسپورت در آن پيدا شد نشانگر اين بود كه واقعا هم پاسپورت با استفاده از روش نامتعارفي پيدا شده؛ به طوريکه دوستم همان روز در كيفش يك ورق كاغذ تا شده گذاشته بود. ساعتي بعد وقتي خواسته ورق كاغذ را بردارد مي‌بيند پاسپورت درست در وسط آن است.
– حضور پول: منظورم اين است كه خود پول در كيفم قرار داده شده نه اين كه مثلا پولي كه لازم داشته‌ام برايم از طريق شخص ديگري فراهم شده باشد. موضوع اين بود كه من در زماني با مشكل مالي زياد و قرض زيادي روبرو بودم. در آن زمان‌ها گاهي پيش مي آمد كه هيچ پول نداشتم و كيفم خالي بود. در اين مواقع معمولا از پدر و مادرم قرض مي‌گرفتم. يكبار كه اين اتفاق افتاد يعني دوباره بي پول شدم و شايد فقط دويست تومان (دويست تا تك توماني) در كيفم داشتم زنگ زدم تا از پدرم پول قرض بگيرم اما موفق به تماس با او نشدم. من هم در جايي گير كرده بودم و بشدت نياز به پول داشتم. با خودم فكر كردم كه از يكي از دوستان پول بگيرم. به او زنگ زدم و از او 5000 تومان قرض خواستم. او قبول كرد اما زودتر از عصر آن روز نمي توانست بيايد و پول را به من بدهد. وقتي گوشي را قطع كردم احساس بدي به من دست داد . فكر كردم كارم اشتباه بوده كه تا وقتي خدا هست و اينقدر شعار مي دهم كه خدا هست بروم و درخواستم را از كسي ديگر داشته باشم. همان موقع از خدا خواستم به من پولي بدهد و يادم نيست كه اين كار را با دعا انجام دادم يا با استفاده از كلام خلاق. اما بيشتر به نظرم مي رسد كه با كلام خلاق بود. شايد دقايقي بعد بود كه به كيفم نگاه كردم و ديدم دقيقا 5200 تومان پول دارم . 200 تومان از قبل داشتم و 5000 تومان هم هديه خدا بود. بعد از آن ديگر هيچ وقت بي پول نشدم والان هم پولم به لطف خدا، بركتي باورنكردني دارد.
– پيدا كردن اشيا: اين اتفاق شايد ده بار برايم پيش آمده، براي اطرافيانم هم زياد پيش آمده. اشيا را بارها با استفاده از كلام خلاق پيدا كرده‌ام. يك بار دوستم حافظه کامپيوترش (نوعي هارد اکسترنال) را با همين روش پيدا كرد. دخترم با اين روش كتاب قرآن مدرسه اش را پيدا كرد و خودم هم بارها اين كار را كرده‌ام.
– فراهم شدن پول: اين زماني است كه مثلا صاحبخانه آمده بود تا 5 ميليون تومان به پول پيش اضافه كند. با استفاده از كلام خلاق بسرعت پول فراهم شد.
– برطرف شدن بيماري و بازگشت سلامتي: هر وقت حالم بد است مثلا يك يا دو بار در مسموميت، يك بار در معده درد شديد، وقتي اعصابم ناراحت بوده و نمي توانستم كار انجام دهم، وقتي از دست كسي ناراحتم، وقتي مي ترسم، وقتي احساس ناتواني مي كنم از كلام خلاق كمك مي گيرم. اغلب بسرعت جواب داده است و بهبود پيدا کرده‌ام.
– در زماني كه مادرم بيماري سخت داشت يا اطرافيانم مشكل داشته‌اند به روش کلام خلاق بهبود پيدا کرد و سلامتي‌اش را به دست آورد يا مشكلات پيش‌آمده، حل و برطرف شده‌اند. حتي يكبار مادرم دچار آمبولي حاد شده بود و بايد عمل مي‌شد. لخته خون در پايش گير كرده بود و پا داشت سياه مي شد. دكترها گفتند بايد عمل شود و از ما تعهد گرفتند كه حتي ممكن است ناچار شوند پا را قطع كنند. من با كلام خلاق، شروع كردم به گفتن عبارات مخصوص مانند اين كه به قدرت خدا پاي مادرم سالم است. با وجود حيرت تيم پزشکي بيمارستان، لخته بدون عمل جراحي رد شد و پزشک معالج مادرم در بيمارستان بانك ملي گفت اين يک معجزه است. حتي بعدها كه نوار پا گرفتند و منتظر بودند برخي اعصاب پا آسيب ديده باشد، باز هم با كمال تعجب متوجه شدند كه هيچ آسيبي در كار نبوده است.
– يك بار مادرم دچار نوعي سكته مغزي شده بود بطوري كه فقط علائم نباتي از خودش نشان مي‌داد . او را به بخش مراقبت‌هاي ويژه بيمارستان آسيا برديم. با استفاده كلام خلاق بسرعت تغيير وضعيت داد. پزشک معالج در بيمارستان آسيا تعجب كرده بود و مي‌گفت دستکم عوارض اين سکته بايد تا مدتي باقي مي ماند واثر منفي خود را روي سلول هاي مغزي نشان مي‌داد، اما به لطف خدا چنين نشد.
– شايد برايتان جالب باشد که خود من براي کوچکترين موارد از کلام خلاق استفاده مي‌کنم حتي براي مواردي مثل تاكسي گرفتن براي بموقع رسيدن به مقصدم وقتي ترافيك هست. براي انجام كارهايي كه توانايي‌ام در آنها پايين است يا خودم فکر مي‌کردم که توان انجام آن کار را ندارم، با كلام خلاق به هدف رسيده‌ام.
– وقتي دخترم بدنيا آمد بيلي‌روبين خونش خيلي بالا بود (به دليل عفونت ادراري تشخيص داده نشده) و ناچار بوديم او را زير دستگاه در بيمارستان بگذاريم. ميزان بيلي روبين دقيقا روي مرز خطر بود و در آستانه عوض كردن خون قرار داشت. من خيلي نگران بودم. نگراني ام فقط اين نبود كه از نظر جسماني مشكل دارد. حتي نگران اين بودم كه از نظر رواني به او فشار خواهد آمد و دوري از مادر در روزهاي اوليه تولد او را دچار مشكل خواهد كرد. دستم به هيچ جا بند نبود و در بيمارستان هم ارزشي براي احساس من قائل نبودند. فقط اجازه مي‌دادند روزي دو بار بروم و به او شير دهم. من از اين فرصت استفاده كردم. دخترم را بغل مي‌كردم. درست جلوي چشمانم قرار مي دادم و مي‌گفتم: بسرعت خوب بشو. در اين لحظات حتي احساس مي كردم كه او مي شنود و مي‌فهمد. طي سه روز بيلي روبين خونش از 19 رسيد به 6 و او را مرخص كردند. پزشک معالج اظهار مي‌کرد که تا كنون چنين موردي نديده و به همين جهت آزمايش را دوبار انجام دادند ولي نتيجه همان بود، اين درحاليست که در بهترين حالت نوزادان ديگري كه مثلا بيلي روبين 12 داشتند بعد از سه روز به 10 رسيده بودند. اين ميزان کاهش بيلي‌روبين باور در فقط سه روز، باور نکردني بود.
– هر چيزي لازم دارم مثلا يك روسري، يك كيف، كفش ، برنج ، روغن ، يا هر وسيله اي براي دخترم يا حتي برخي مراجعانم يا براي مادر و پدرم ، با كلام خلاق درخواست مي كنم و به لطف خداوند بسرعت فراهم مي‌شود. تعدادش آنقدر زياد است كه ديگر در زندگي‌ام عادي شده است.
– همسرم زنگ زد و گفت سوئيچ ماشين ، كيف مداركش و موبايلش را در ماشين گذاشته و در ماشين خود به خود اتومات قفل شده. در ضمن در يك خيابان شلوغ در مركز شهر بود و خلاصه خيلي بهم ريخته بود. به من گفت كه سوئيچ يدكي ماشين را برايش آماده كنم تا آدرس را مشخص كند و بدهم به آژانس تا برايش ببر(لازم به ذكر است كه در همان موقع يك قرار ملاقات داشت و اين تاخير او را به شدت آشفته و عصبي‌اش مي كرد). از همان لحظه كه زنگ زد من كلام خلاق بكار بردم و گفتم: “هم‌اكنون به قدرت خداوند در ماشين او باز است”.
منتظر تلفنش بودم كه تا آدرس را بدهد و من سوئيچ را برايش بفرستم و در كمال تعجب زنگ زد و گفت يك نفر آمد و گفت من در ماشين را باز مي كنم به شرط اين كه كارت مالكيت ماشين را به من نشان دهي. و همسرم گفت كارت در كيفش در داخل ماشين است . در ماشين را باز كن و خودت كارت را ببين و آن مرد بدون اين كه به ماشين كوچكترين خسارتي وارد كند در ماشين را باز كرد.
علاوه بر خودم گزارش‌هايي هم از مراجعان يا خوانندگان کتاب “کلام خلاق” به دستم رسيده است اما جالبترين آنها استفاده اين نوجوان يازده ساله از کلام خلاق و بهره‌مندي او از الطاف خداوند است. اين نشان مي‌دهد براي خدا فرقي ندارد که از اون چه مي‌خواهيم. اگر از او بخواهيم، او عطا مي‌کند؛ هرچه باشد.
– ت ر 11 ساله:
– در مدرسه مي خواستند مبصر انتخاب كنند و شماره من 3 بود . چند بار گفتم هم اكنون به قدرت خدا من مبصر هستم. و مبصر شدم.
– چند هفته پيش در بدنم احساس درد شديد مي كردم و بعد چند بار گفتم هم‌اكنون به قدرت خدا من سالم و سرحال هستم . و درد از بين رفت.
– عروسكي بود كه مي خواستم داشته باشم اما مادرم نمي خريد چند بار گفتم هم‌اكنون به قدرت خدا من اين عروسك را دارم و برايم خريدند.
– روزي مي خواستم مادرم من را با خودش به بيرون ببرد اما نمي برد و بعد چند بار گفتم هم‌اكنون به قدرت خدا من با مادرم بيرون مي روم و رفتم.
