روح ثروت جهان پر از فراواني است

0
396

من نمي‌پرسم آيا مي‌خواهيد ثروتمند شويد يا نه؟ چون جوابش را مي‌دانم! بلكه مي‌پرسم: چگونه مي‌خواهيد ثروتمند شويد؟ و گمان نمي‌كنم كه همه، جواب اين يكي را بدانند! افراد زيادي درباره‌ي جواب اين سؤال فكر كرده‌اند و حتي نتيجه‌ي دريافت‌ها و برداشت‌ها، تحقيقات و مطالعات و تجربه‌هاي خود و ديگران را در قالب كتاب، جزوه، سخنراني يا…به ديگران عرضه كرده‌اند. بعضي از اين نظرات شبيه همديگرند و بعضي ديگر اختلافات چشمگيري با هم دارند. نگاه برخي، معنوي‌تر و شايد كمي عميق‌تر است و نگاه برخي، ظاهرگراتر و شايد تجربي‌تر.

من اكنون در ميان جمعي از بزرگترين نظريه پردازان موفقيت هستم. كساني كه خود از سخت‌ترين شرايط زندگي، به ثروت و موفقيت دست يافته‌اند و دوست دارند نتيجه‌ي تجربه‌هاي خود را در اختيار شما بگذارند. ما از آنها دعوت كرده‌ايم به دفتر مجله بيايند تا در خدمت آن‌ها ميزگردي درباره‌ي «ثروت» داشته باشيم.

اميدمان اين است كه در پايان ميزگرد، مفهوم ثروت را بهتر درك كنيم و درباره‌ي روش‌هاي رسيدن به آن، ايده‌هاي عملي‌تر و مؤثرتري داشته باشيم.

خوب، دوستان، با تشكر از شما كه دعوت ما را قبول كرده‌ و در اين جمع حضور يافتيد، و با اجازه از شما و خوانندگان عزيزمان، بحث را شروع مي‌كنيم. آيا كسي هست كه بخواهد پيشقدم بحث ما باشد؟

شاكتي گواين: بله، با وجود آن كه بحث ثروت، بحث اصلي كتاب‌ها و نظريات من نيست، اما از يك نظر خيلي دوست دارم درباره‌ي آن صحبت كنم.آن هم از اين جنبه كه از ديد‌گاه من، جهان، مكاني نيكوست كه همه مي‌توانند در آن خوشبخت باشند. عالم، پر از فراواني است، چه در جنبه‌هاي مادي و چه معنوي هر چيزي را كه من و شما نيازمند يا آرزومندش باشيم، وجود دارد، كافي است آن را بطلبيم و حقيقتاً آن را بخواهيم و مشتاق پذيرفتن خواسته‌ي خود باشيم. ضمناً باور كنيم كه براي ثروتمند شدن همه‌ي ما خزانه‌هاي كافي و بي‌كران وجود دارد.

آنتوني رابينز: من هم فكر مي‌كنم باور ما در به دست آوردن ثروت، نقش دارد. اين كه چقدر نسبت به ثروتمند بودن يا شدن، اميدواريم يا نااميد و دلسرديم يا دلگرم؟ به همين دليل هميشه در نوشته‌هايم اولين كليد ثروت و خوشبختي را مباره جدي با يأس و دلسوزي مي‌دانم و مي‌دانم در اين مبارزه به درستي انجام شود افراد قادر مي‌شوند طاقت‌فرساترين شرايط را هم تغيير دهند.

گزارشگر: و كليدهاي ديگر،‌ از نظر شما چه هستند؟

آنتوني رابينز: بعد از آن كه بر نااميدي و يأس غلبه كرديم و تبديل شديم به افرادي اميدوارتر و مثبت‌تر، كه در عمق وجود نسبت به داشتن ثروت، باور يا اميد دارند، در گام دوم اقدام به عمل مي‌كنيم ممكن است چندين بار به بن‌بست برسيم اما نبايد از شكست يا از شنيدن جواب‌هاي منفي بترسيم. بايد عمل كنيم. من هميشه مي‌گويم گام سوم صبر و تحمل است خصوصاً فشارهاي مالي، فشارهايي كه تا رسيدن به هدف بايد تحملشان كنيم اما از طرفي بهتر است به آسايش خاطري كه به طور مقطعي به دست مي‌آوريم قانع نباشيم، باز هم طلب كنيم، سعي كنيم و موانع را برداريم اين گام چهارم است.

گام آخر هم اين است كه هميشه بيشتر از آنچه مي‌گيريم و به دست مي‌آوريم، بدهيم. خواه از پول و ثروت‌مان و خواه از دانش، علم و معلومات‌مان.

كاترين پاندر: من هم بر اين باورم كه اگر مي خواهيم پول بيشتري به سويمان سرازير شود بايد مقداري از اين درآمد خود را مثلاً، به اندازه يك دهم يا عشر آن(1) را به طور منظم ومداوم به ديگران بدهيم البته اين يك دهم را نبايد صرفاً براي انجام وظيفه و رفع مسئوليت ببخشيم، بلكه بايد با عشق و محبت اين كار را انجام دهيم. كلاً بخشش، از عوامل توانگري است.

شاكتي گراين: ببخشيد كه حرفتان را قطع مي‌كنم، علتش اين است كه اتفاقاً من هم مي‌خواستم از بخشش بگويم، به نظر من ايثار، بخشش يا بارش از كليدهاي اصلي ثروتمند شدن‌اند. متأسفانه ما با اين باور بزرگ مي‌شويم كه براي توانگري يا خوشبختي بايد از بيرون چيزي به ما بدهند در حالي كه قضيه برعكس است يعني بايد ياد بگيريم كه با منشأ دروني سعادت و رضايت خود تماس بگيريم و آنچه را كه مي‌خواهيم از اين منبع و معدن دروني، بيرون بكشيم و در جهان متجلي كنيم و سپس آن را با ديگران تقسيم كنيم. پيشنهاد من اين است كه هميشه در حال تقسيم مايملك خود باشيم، هر چيزي را كه داريم، نه فقط پول، همه چيز، يعني همه اشكال انرژي خود را در جهان جاري كنيم. براي همين هم هست كه من هم با عشريه موافقم و غير از آن، با اين هم موافقم كه محبت و حق‌شناسي خود را به اطرافياني كه بايد، نثار كنيم، لوازم و وسايل خود را به كساني بدهيم كه پيش از ما دوستشان خواهند داشت و خلاصه براي باراندن و جاري كردن انرژي خود در كائنات، به نفع خود و ديگران، راههاي خلاقانه‌اي پيدا كنيم.

آلبرت پويسانت: من عامل «باور» را براي ثروتمند شدن، مهم‌تر مي‌دانم. به نظر من براي ثروتمند شدن، بايد «باور كنيد كه مي‌توانيد ثروتمند شويد». به نظام فكري‌تان نگاه كنيد و بفهميد چه باورهايي مانع رسيدن شما به ثروت و خوشبختي است. اكثر ما، باورهاي غلط يا بهانه‌هايي براي «پولدار شدن» داريم، بهانه‌هايي مثل: «تجربه ندارم»، «دستم خالي است»، «تحصيل كرده نيستم»، «استعداد ندارم»، «از شكست مي‌ترسم» و … اگر نظام باورهاي خود را بازبيني كنيم و باورهاي كاذب آن را سوا كنيم، آن وقت گام بعدي اين است كه بفهميم واقعاً اوضاع و احوال زندگي شما تغيير نمي‌كند مگر آن كه براي تغيير آن، اقدامي كنيد!

ناپلئون هيل: آنچه را شما «باور» مي‌ناميد، من به آن، «ايمان» مي‌گويم و معتقدم ايمان بر ذهن ناهشيار اثر مي‌گذارد و آن را برنامه‌ريزي مي‌كند، چون ناهشيار، در آغاز تولد، مثل يك صفحه سفيد است كه هر چه به آن داده شود را ذخيره مي‌كند و بعداً هم همان را اجرا مي‌كند.

اما در به دست آوردن ثروت، من قدم اول را اين مي‌دانم كه براي خود هدف شخصي را در نظر بگيريم. يعني يك هدف كمي و مشخص كه بايد تمام نيرو و تلاشمان را صرف رسيدن به آن هدف كنيم. به عنوان مثال اول رقم مورد نياز خود را دقيقاً مشخص كنيم، سپس به طور دقيق مشخص كنيم كه براي دستيابي به اين پول، چه مبلغي را سرمايه‌گذاري مي‌كنيم. بعد تاريخ مشخصي براي دستيابي به آن تعيين مي‌كنيم و بعدش هم برنامه‌اي قطعي مي‌ريزيم و بي‌درنگ دست به كار مي‌شويم.

بعد از مشخص كردن همه اين‌ها، گام دوم اين است كه باور يا ايمان خودمان را تقويت كنيم. باور به اين كه اين مقدار پول در اين مدت زمان، با اين برنامه، مي‌تواند به دست آيد، البته حواستان باشد كه برنامه‌ي از نظر منطقي برنامه درست و واقع‌بينانه‌اي باشد.

گزارشگر: آيا ساير دوستان هم مايلند روش‌هاي گام به گام خود را براي رسيدن به ثروت بيان كنند تا خوانندگان ما بتوانند مقايسه‌اي بين آن‌ها به عمل آورند؟

كاترين پاندار: بله، اما نگاه من براي گام‌ها، متفاوت و شايد كمي معنوي‌تر است.

من گام اول را پالايش مي‌دانم، يعني اين كه خودمان را از شر آن چه كه نمي‌خواهيم خلاص كنيم، سپس خلاء ايجاد كنيم، از تمام چيزها، اوضاع و شرايط و حتي افرادي كه مي‌خواهيم از زندگي‌مان حذف شوند فهرستي تهيه كنيم، كمدها، گنجه‌ها و زندگي‌مان را از هر جهت پاك و تميز كنيم. حتي دشمنانمان را ببخشيم و مسايل و مشكلاتي را كه قادر به حل آن‌ها نيستيم رها كنيم.

از ديدگاه من، سه راه اصلي وجود دارد كه به وسيله آن‌ها مي‌توانيم توانگري را در ذهنمان بيافرينيم. نوشتن، تصاوير و كلام. در نوشتن اول هدف را مشخص مي‌كنيم، بعد سه فهرست تهيه مي‌كنيم، كه اولي شامل چيزهايي است كه بايد حذف شوند و دومي شامل تمام چيزهايي است كه مي‌خواهيم در زندگي خود متجلي كنيم و سومي هم شامل آنچه است كه به خاطر آن سپاسگزاريم.

براي اين سه فهرست طلب بركت و لطف الهي كنيد و آن‌ها را بدون اين كه با كسي مطرح كنيد، به خداوند بسپاريد، با يان كار، به جاي عمل مخرب سركوب كردن آرزوهايي كه داريد، آن‌ها را به طور سازنده بيان مي‌كنيد تا برآورده شوند.

استفاده از قدرت تصاوير هم يكي از قديمي‌ترين راه‌هاي تجلي خواسته‌هاست. هر چه تصاويري كه تجسم مي‌كنيم دقيق‌تر و با جزئيات بيشتر و كاملتر باشند، احتمال به وقوع پيوستن آن‌ها بالاتر مي‌رود. سومين راه آفرينش ذهني توانگري. از طريق كلام و تكرار عبارات ويژه توانگري است. عباراتي كه نعمت‌ها و مواهب را در آن‌ها فراخواني و به سمت خود سرازير مي‌كنيد، دقت به اين نكته ضروري است كه با تكرار اين عبارات نمي‌كوشيد خداوند را واداريد كه چيزي به شما بدهد بلكه تنها راه دريافت آن فراواني‌هايي را مي‌گشاييد كه پيشاپيش برايتان فراهم شده است.

آلبرت بويسانت: من هم دوست دارم به اصولي اشاره كنم كه افراد موفق و ثروتمند از آن‌‌ها استفاده كرده‌اند مثلاً هنري فورد معتقدد بود اگر مي‌خواهيد ثروتمند شويد كاري را انجام دهيد كه برايتان جاذبه دارد، چنين كاري برايتان آسان است و هميشه مي‌توان به نتايج آن اطمينان داشت. هيلتون، بر اهميت تصميم‌گيري و سرعت در تصميم‌گيري و وفاداري به آن تأكيد داشت. اسپتلبرگ، معتقد بود كه بايد دست به كاري بزنيم كه آن را از هر كار ديگري بهتر مي‌شناسيم و هر روز در آن خبره‌تر شويم، كه شعار والت ديسني تسليم نشدن به مشكلات و موانع بود.

و بالاخره هوندا بر بلند نظري، بهبود وتوليد، دوست داشتن كار، پشتكار و تحقيق و تلاش تأكيد مي‌كرد. ما هم مي‌توانيم از همين الگوهاي موفق، موفقيت را براي خود شبيه سازي كنيم.

پي‌نوشت:

1- از قرن‌ها قبل دين مبين اسلام دادن خمس و زكات را بر مسلمانان واجب كرده است.